زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...
زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...

زبان های سامی و اتصال آنها به عربی فصیح

 به نقل از کانال تلگرامی تاریخ باستانی جزیرة العرب: لغت های سامی شرق میانه و اتصال آنها به  زبان عربی فصحی.
 بر مبنای نظریه های علمی جدید، منشاء اولیه زبان عربی سامی برمی گردد به دوران اولیه تشکیل زبان . 
وجود موجه ترین تشابهات بین زبان های کنعانی و فینیقی و بابلی و آشوری و عیلامی و نبطی و آرامی و فینیقی و عبری و عربی فصحی و لهجه های عربی جنوبی از وجود یک منشائی واحد حکایت میکند. که این منشاء همان زبان سامی نخستین است .تمام  زبان های سامی شرق میانه اشتراک و تقاربی اساسی در جوهر لغت عربی دارند از جمله اینها اشتراک در فعل ها ، اصول صرف، اعداد، صرف افعال، و اشتراک در فعل تام و ناقص ، ماضی و آینده و اصول مفردات و ضمائر و اسما و نام های اعضای بدن، و در تغییر حرکات در وسط کلمات که باعث تغییر در معنای کلمات میشوند و تعابیری که دلالت میکند بر تشکیلات دولت و اجتماع و خانواده و در موارد دیگر. 
و بنا بر این تشابهات به وجوب وجود یک  وحدت مشترک که این ملل متمدن شرق میانه را به هم متصل میکند پی برده شد،  که به این اصل و یا وحدت ، (الاصل السامی  Semitic Race) یا ( السامیه  Semites)  و به زبان هایی که این اقوام با آن سخن می گفته اند (الغات السامیه)  (semitic languages)   اطلاق شد. (3)   .  و مشخص شد که زبان عربی به تنهایی و با کلمات و ساختار لغوی آن قادر است مرجعی واحد برای زبان های عربی سامی  کهن باشد.  در واقع زبان عربی  نزدیکترین زبان به زبان سامی مادر است.
اصل سامی از نام سام فرزند نوح علیه السلام گرفته شده که جد همه ی این اقوام و تمدنهاست که در تورات ذکر شده است .لازم به ذکر است که طبق روایت تورات عیلام و آشور فرزندان سام هستند. 
در  زبان سامی عیلامیان 760 کلمه و فعل یافت شده که با عربی مشترک است. البته بعضی کلمات عیلامی هنوز در بین بومیان عرب خوزستان رواج دارد. به طور مثال کلمه "عگله" که در عربی فصیح به آن بئر گفته میشود به معنای چاه و یا "حوش" که در عربی بیت به معنای خانه است.
و اما در مورد زبان کنعانیان که اقوام نخستین ساکن فلسطین در هزاره سوم قبل از میلاد هستند دانشمند لغت شناس ایتالیایی دکتر فرانز اروللی،  کسی که فهم زبان ایبلائی( لهجه ای آکدی کنعانی) را آسان کرد، ارتباطی محکم بین زبان عربی و کنعانی  قائل است. ایشان تاکید میکنند که این ارتباط از ظاهر مفردات کنعانی به تنهایی قابل تشخیص است. مانند: فمو (الفم=دهن) ، عینو ( العین=چشم)، ابو (الاب= پدر)، بن (الابن=فرزند پسر) ، برت (البنت= فرزند دختر)، یدو (ید=دست) ، بکر (الابن البکر)، دبیحه (ذبیحه=قربانی) و همچنین الفاضی واضح مانند تدبیرو، کلماتو و ...
مورخان لغت های سامی را به 4  گروه تقسیم کرده اند:  لغت های سامی شرقی، که شامل بابلی و آشوری و عیلامی. لغت های سامی شمالی که شامل اموری آرامی . لغت های سامی غربی: شامل کنعانی و عبرانی و موابی و فینیقی و مجموعه لغات سامی جنوبی: معینی سبئی و امهریه و  فصحی. البته ابن تقسیم بندی بر اساس پیشرفت های تاریخی که بر این لغت ها وارد شد نیست و یک تقسیم بندی جغرافیایی است.
ذکر این نکته جالب است که سبب نامگزاری لغت قرآن کریم به (اللسان العربی المبین) بر میگردد به اینکه  زبان قرآن کریم لغتی (لهجه ای) عربی واحدی نیست. بلکه مجموعه ای از لهجه های عربیست که در آن زمان در بین ملل عرب سامی رواج داشته(6). و بدین سبب برای همه عرب های آن زمان مبین (روشن) بوده. و اگر دقت کنید در تمام قرآن  لفظ لسان عربی به معنای زبان عربی وجود دارد و نه لفظ لغة عربی به معنای لهجه. (لسان العربی المبین)  زبانیست که از حیث فصاحت و بلاغت همه ملل سامی شرق میانه را حیران خود ساخت.و این زبان که تنظیم کننده آن خالق هستی ست، تبدیل به عاملی در اتحاد لغوی همه عرب ها و سامی ها شد. و ناگاه سامی ها با وجود اختلاف مناطق زندگی و قبائل و ملل شان در در روزگاری که از زبان سامی مادر فاصله گرفته بودند، کم کم شروع به تکلم به زبان فصیح قرآن کریم زبان های سامی و اتصال آنها به عربی فصیح. 

منبع کانال تلگرامی تاریخ باستانی جزیرة العرب
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد