در مورد کلمة تازی باید دانست که یک واژة برگرفته از آن (یعنی تازیک) در زبان فارسی هم بر عربها و هم بر ایرانیان اطلاق میشده. (فرهنگ معین، 1/1007) و تازیک به معنای ایرانی همان است که به صورت تاجیک ـ عنوان قوم ایرانی ساکن در منطقة تاجیکستان کنونی ـ درآمده (فرهنگ معین، ج1، ص7 - 996) و تاجیکی نیز لهجهای است از گروه لهجههای ایرانی که در تاجیکستان بدان تکلم میکنند.
در مورد اطلاق نام تازی به عربها در زبان فارسی نیز باید دانست که در عصر ساسانیان، قبیلة «طیّ» همسایه شاهنشاهی ایران و از نیرومندترین قبایل عرب بوده است؛ و چون منسوبان به آن قبیله (همچون حاتم، بخشندة نامی) طایی خوانده میشدهاند، ایرانیان ـ از باب تسمیة کل به جزء ـ همة عربها را طایی میشمرده و این کلمه را تازی تلفظ میکردهاند.
نیز درخور ذکر است که خسروپرویز پادشاه بزرگ ساسانی، برای جنگ با اعراب
شورشی در واقعة ذیقار، مردی از همین قبیلة طی ـ و به تعبیر بهتر، یکی از
طائیان و تازیان ـ به نام ایاس طایی را برگزید که پیش از آن نیز او را
برای مقابله با تعدیات رومیان فرستاده بود و او رفته و پیروزمندانه
بازگشته بود؛ و چون خسرو بر حاکم منطقة حیره خشم گرفت، ایاس را به حکومت
آنجا منصوب کرد.
بهاین ترتیب شگفتآور است که ادعا شود ایرانیان، افراد قبیلهای را که یکی
از اعضای آن تا بدین حد در نزد شاهنشاه آنان حرمت داشته، سگ خطاب
میکردهاند!
(در مورد قبیلة طی و ایاس طایی بنگرید به فرهنگ معین، ج5، صص370، 1108، 1007؛ اعلام زرکلی، 2/33؛ دانشنامة جهان اسلام، ج 6، صص 9-268)