زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...
زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...

کعبه، مجوس، آتش

«...آنگاه نمرود ابراهیم را خواند و گفت: «تو را که از این آتش رهانید؟ گفتا مرا خدای نجات داد نمورد متحیر شد و گفت: بزرگ خدایی داری سزاست که او را می پرستی.»

پس همچنان که یعقوبی و دیگر مورخان آورده اند نمرود مردمان را گفت:  «هرکس خدایی بگیرد باید خدایی مانند خدای ابراهیم باشد».1 در تفاسیر و کتب روایی شیعه نیز آمده است که نمرود گفت: «هر کس می خواهد معبودی برای خود بگیرد معبودی چون ابراهیم بگیرد».2

 بنظر می رسد زین پس بود که آتش در میان قوم نمرود و عیلامیان قداست یافت و مورد ستایش آنان واقع شد و بعدها در دین مغان رکن اساسی مذهب مجوس واقع گشت. مسعودی در این باره آورده است که «عبادت آتش و نور در ایام نمرود در زمین نمودار شد و برای آن مرتبت ها نهادند»3 شهرستانی نیز در این باب گفته است که« مجوس را سبب تعظیم کردن آتش چند چیز شد، یکی آن که جوهر (شریف علوی) است دیگر آن که (ابراهیم) خلیل علی نبینا و (آله) و علیه السلام را نسوخت و دیگر گمان آن که به این تعظیم نمودن در آخرت ایشان را از آتش دوزخ نجات باشد».4 و یعقوبی نیز در کتاب تاریخ خود مطالبی به همین مضمون نقل کرده است.5

در میان سطور تاریخ روایاتی وجود دارد که نشان می دهد مغان و پیروان دین مجوس تا اوایل روزگار ساسانیان ابراهیم را یکی از بزرگان و شیوخ خود می دانستند و به نظر می رسد این گروه همان نحله ای باشند که در تاریخ از آنها به نام مجوس اقدمین یاد شده است.6 صاحب مروج الذهب در این باره نقل می کند که «ایرانیان قدیم به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم علیه السلام و هم توسل به هدایت او و رعایت نسب خویش به زیارت بیت الحرام می رفتند و بر آن طواف می بردند و آخرین کس از ایشان که به حج رفت ساسان (پدر) بابک جد اردشیر بابکان سر ملوک ساسانی بود»7 و چون ساسان به زیارت خانه رفتی طواف بردی و بر چاه اسماعیل زمزمه کردی (و) گویند به سبب زمزمه ای که او و دیگر ایرانیان بر سر چاه می کرده اند آن را زمزم گفته اند و این نام معلوم می دارد که زمزمه ایشان بر سر چاه مکرر و بسیار بوده است.8

مردمان قصبه ی منجنیق که در شمال ارّجان و در حوالی رامهرمز کنونی قرار دارد اعتقاد راسخ دارند که قریه ی آنان همان محلی است که نمرود آتش برافروخت و ابراهیم(ع) را بدان فرو افکند، و مردمان قصبه ی تشان که آن نیز، به فاصله ی کمتری، در شمال ارّجان قرار دارد هم چنین عقیده ای دارند و می گویند که در موطن آنان این واقعه بزرگ به وقوع پیوسته است و در تأیید آن نام شهر خود را که مقتبس از آتش است دلیل می آورند.9

منبع: کتاب «تاریخ ارّجان»ص28-29 اثر حمید مصدر

1- یعقوبی، احمد بن یعقوب، تاریخ یعقوبی،ج 1، ص23.

2- تفسیر لمیزان، ج 14 ص461. و بهشت کافی (روضة الکافی)ص420، ذیل شماره 559

3- مروج الذهب، ج 1، ص35

4- شهرستانی، محمد بن عبدالکریم؛ الملل و النحل؛ به نقل از توضیح الملل، خالقداد هاشمی عباسی، ج1، ص439

5- تاریخ یعقوبی، ج1 ص21.

6- آثار الباقیه، ص507.

منابع 7 تا 9 در کتاب تاریخ ارجان