زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...
زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...

اکبر خرمدین قاتل، تربیت شده تاریخ نگاری عرب ستیز ملی گرای باستانگرا !

اکبر خرمدین پدر بابک خرمدین کارگردان سینما، که پسرش را کشت و پس از قطعه قطعه کردن در سطل زباله انداخت، در بازجویی گفت که اگر دستش می رسید همه عرب ها را سر به نیست می کرد! این روانی متوحّش در موضعی عجیب می گوید ائمه اطهار را می پرستم و دوستشان دارم، اما  در پاسخ به سوال قاضی که از او پرسید چگونه با عرب ها دشمنی و کینه داری در حالی که همه ائمه ما عرب اند، پاسخی نداشت. چنین مواضعی را خیلی از عرب ستیزان به ظاهر مسلمان هم می گیرند، البته بر آگاهان از  قضایا روشن است که بیشترشان دروغ می گویند و در پس دشمنی با عرب ها، چیز دیگری در جریان است! بنگرید به این پست

اینکه چنین شخصیت هایی در جامعه ایرانی پرورش می یابند د، فامیل شان را هم  از سر اخلاص به خرمدین عوض می کنند و موقع استنطاق هم این علاقه را صادقانه بروز می دهند، نباید چیز عجیبی باشد. اینان حاصل بیش از صد سال تاریخنگاری عرب ستیزِ باستانگرای ناسیونالیستی ای هستند که خروجی اش تربیت "فاشیست" است!  اکبر خرمدین به صراحت گفت که یک کتابخوان حرفه ای است و چنین کتابخوانی وقتی کتابهای تاریخ مورخان ما را ورق می زند نتیجه اش این است که  آرزوی قتل عام و نسل کشی میلیون ها عرب را دارد که در هزار و چهارصد سال پیش به سبب حوادثی، با ساسانیان درگیر شدند و البته این درگیری برای ایرانیان سبب خیر شد و با اسلام آشنا شدند. اما جریان باستانگرای ناسیونالیست و امثال اکبر خرمدین این خیر را در ذیل «مسئله شر» برای ایرانشهر اهورایی تعریف می کنند!  اکبر خرمدین صرف از نظر از اینکه یک بیمار روانی است، قربانی یک سیستم تاریخ نویسی است که قهرمان اش بابک خرمدین است. همین بابک هم خود قربانی اغراض مورخان و سمپات های خلافت و دیگران شده، چنانکه  رسول رضوی در تحقیقی مفصل ثابت کرده که بابک نه قهرمانی که سودای احیای پادشاهی ساسانیان را داشته، بلکه شیعه ای هفت امامی بوده که دستاویز جعل و تحریف خلافت و بعدها مورخان باستانگرا و قومگرا شده(کتاب بابک و نقد تاریخنگاری).

جالب است که این جنایت در فضای مجازی بسیار صروصدا کرد اما این بخش از اعترافات که مرتبط است با قصه عرب ستیزی، تقریبا خاموش ماند و بسیاری ترجیح دادند از کنارش بگذرند، و به عبارتی سانسور شد تا نکوهش!

صحبت های اکبر خرمدین:

«وی  در پاسخ به این سوال که این همه شخصیت‌های تاریخی چرا به سمت بابک خرمدین رفتید؟ گفت: بخاطر اینکه ضد عرب بود. به دلیل اینکه عرب‌ها آن موقع در ایران بودند و ۲۷۰ سال بر ما حکومت کردند. نهضت از زمان ابومسلم شروع شد. نهضت ابومسلم پنج سال بود. نهضت بابک ۲۲ سال بود. بابک ۲۲ سال با اعراب جنگید و این سبب شد که توانستیم اعراب را از ایران پاک و مقدس بیرون کنیم.

وی در پاسخ به این سوال که چرا با عرب‌ها مشکل دارید؟ گفت: من با عرب‌ها مشکل دارم. دوستشان ندارم. قدرت داشته باشم کل عرب‌ها را از بین می‌برم.

قاضی شهریاری به پدر بابک خرمدین گفت: خیلی از بزرگان دین ما عرب هستند.

پدر بابک خرمدین گفت: من ائمه اطهار را می‌پرستم، دوستشان دارم و پیرو مکتب علی و محمد هستم. به خاطر همین، حضرت علی می‌گوید بهترین سرمایه یک انسان فرزند نیک است منتها فرزندان من ۱۷ سال زمانی که دانشگاه رفتند بالاسرشان نبودم و خانمم با پنج کلاس نمی توانست آن طور که شایسته است جای من را پر کند.» متن کامل