زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...
زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...

جنایات نادرشاه افشار

به نقل از کتاب جامعه شناسی نخبه کشی،ص57-58
«ایران از زمان سقوط صفویه(سال1135قمری) تا تاجگذاری نادرشاه افشار(1148قمری) یکپارچه در قتل و غارت می سوخت. در دوازده سال حکومت نادر نیز (تا سال1160قمری) هر چه آبادانی در ایران بود زیرِ سُمِ ستوران نادر تخریب شد و قدرت نظامی و اقتصادی ایران از داخل رو به تحلیل رفت. اگر نمونه ای از کارهای نادر بیاوریم، بدون اینکه متعرض وضع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی بشویم، همه چیز خود به خود برملا خواهد شد. از جمله آورده اند: «...امروز چاپار کرمان از راه رسید و اعلام داشت که هفت روز پیش شاه از شهر عزیمت کرده و از طریق کویر به مشهد رفته است. نادر در کرمان جماعت زیادی را کشته یا کور کرده است، تنها بدین دلیل که پول کافی برای پرداخت مالیات های سنگینی که بر آنها بسته شده است نداشته اند، برخی از اهالی مجبور شدند که برای تأمین عوارض شاقی که بر آنها تحمیل شد، زنان و فرزندان خود را به بهای پنج یا شش روپیه به سربازان تاتار اردوی نادر بفروشند...» و در جای دیگر می خوانیم «...نادر در هویزه قتل عام کرد و سه روز مردم شهر را به سربازان خود بخشید...» یا «نادر مردم شوشتر را به سربازان خود بخشید تا سه روز هر چه می خواهند بکنند...» در کازورن گفت، جهت تنبیه، 500 دختر باکره به سپاه مرو داده شود و اگر کسر آوردند پسر به آن اضافه کنند؛ در سیستان مردم زن و بچه خود را کشتند و تا آخرین نفس با فرستاده نادر جنگیدند. «...نادر دستور داد 1500 زن داغستانی را به محل بردند و نرخ 300، 200 و100 دینار برای هر شب آنها قیمت تعیین می کرد تا افراد اردو مشکلات خود را حل کنند... »1
در زمان نادر چنان وضع بر مردم تیره وتار شد که دسته دسته به عراق و هندوستان و سپس به جنوب روسیه و عثمانی مهاجرت می کردند.»

1- تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشاریه، دکتر رضا شعبانی، چاپ خوشه. چاپ دوم،1365، جلد اول. 

همچنین بنگرید به:

نادرشاه و جنایات اش !

نادرشاه و جنایات اش !

استاد غیاث آبادی درباره شاهان جهان گشایان و متجاوزان به دیگر سرزمین ها می نویسند:

«تا زمانی که کشورها به تجاوزگران خود می‌نازند و به مرزهای گسترده‌ای که محصول حمله و ویرانگری و قتل‌عام بوده است، افتخار می‌کنند، بشریت رنگ صلح و همزیستی و آرامش نخواهد دید.» لینک

 این شرح حال عده کثیری از مورخان و عامه ناآگاه مردم است که فقط یک روی سکه شاهان جهان گشا را می بینند. نادر شاه افشار یکی از این جهانگشاهاست که قلم"تطهیر اعمال" شامل حال او نیز شده!

اکنون وقت آن است که برخی جنایات نادرشاه که "قلم های ستم پوش" آنها را پوشانده و در لابه لای کتب پنهان مانده اند،آشکار گردد !

 نادرشاهی که حس قدرت طلبی وادارش کرد که چشم از حدقۀ پسرش در آورد و بگفتۀ نویسنده کتاب "پایان تاریخ" در کنار ناپلئون و چنگیز و آتیلا جزو هیولاهای تاریخ بود !

(( کارستن نیبور شرق شناس آلمانی که چند سال پس از مرگ نادر به ایران آمده و پهنه ی جنوبی کشور را در نوردیده ،در یکی از سفرنامه های خود از شیراز به بوشهر نمونه ای از ظلم و بیداد نادر بر مردم ایران را این چنین بیان کرده است:

« خیلی غم انگیز بود، که 18 سال پس از مرگ نادرشاه،هنوز با افراد یک چشم زیادی برخورد می کردیم، که یکی از چشم هایشان را به خاطر غضب ظالم نامبرده از دست داده بودند. از این آدم های بدبخت درمیان عرب های بحرین هم خیلی به چشم می خورد.حتی در سورت ، مسقط ، بصره و بغداد هم در میان بازرگانان ارمنی و مسلمان شواهدی از بی رحمی های نادر به چشم می خورد. اینها پس از ، از دست دادن چشم هایشان کشورشان را ترک کرده بودند»

کارستن نیبور، سفرنامه کارستن نیبور،ترجمه پرویز رجبی صفحه166-167

جنایات نادرشاه افشار در حویزه و شوشتر

« در ساعت طوفانی بلایی برپا شد که طوفان نوح به گرد آن نرسیده و مخدارت حجب عصمت را کار بر رسوایی کشید، حرایر ابکار(دوشیزگان) در کوچه و بازار چون اسرای یهود و نصاری بیع و شری دست به دست افتاد و خروش این مصیبت آوازه فتنه چنگیز را بر طاق نسیان نهاد »

احمدکسروی،دیباچه کتاب نادرشاه ص106

پژوهشگران دیگر ضمن تایید این مطلب نوشته اند:

« نادشاه در حویزه و شوشتر قتل عام به راه انداخت و سه روز مردم شهر را به سربازان خود بخشید »

علی رضاقلی،جامعه شناسی نخبه کشی،صفحه57

مولف «عالم آرای نادری» که به نظر می رسد خود در معیت سپاه نادر در حویزه بود،جنایت نادر بر مردم حویزه را چنین ذکر می کند:

«برخی از روسا و سرخیلان را که در عمارات و بناهایی متحصن شده بودند گرفته به قتل آوردند و سه شبانه روز نسا و اطفال عوام الناس را به غازیان بخشیده،عرض و ناموس بر مردن نمانده،بی سیرتی که از حیز خیال بیرون است به حال آن مسلمانان را یافت»

محمدکاظم مروی،«عالم آرای نادری»جلد اول ص 343

محمد کاظم مروی جنایت نادر در شوشتر را روایت کرده است، او می نویسد:

«... چند نفر از اعاظم آن بلده را که مظنه ی نفاق و خلاف می برد، از میان برداشت، و حکم به اسر و نهب و غارت، صادر شده، اضافه بر آنچه از بی عصمتی و هتک ناموس و بی مروتی و دست درازی و بی اندامی که نسبت یه اهالی حویزه رخ داده بود، در آن بلده نیز بالمضاعف به عمل آمده، به هیچ وجه از غازیان خودداری و کوتاهی در اقدام مناهی به وجود نیامد.»

محمدکاظم مروی،«عالم آرای نادری» ص344

احمد کسروی این جنایت نادر را در کتاب خود ذکر کرده و از آن به عنوان«سیاه کاری های نادر درباره ی خاندان های اسلامی» سخن گفته و آن را نکوهش کرده است. او شگفتی خویش را از این بابت ابراز داشته که چگونه نادر «از کشتن جلوگیری کرده(ولی) به چنین سیاه کاری ها که بدتر از کشتار است اجازه داده. ))

به نقل از کتاب "500سال تاریخ خوزستان و نقد احمد کسروی"

همچنین بنگرید به :

نادرشاه شاهی سفاک یا قهرمان ایرانی؟

عصبیت قومی در ایران