ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ظاهرا طبق خبر برخی از کانال های تلگرامی، جناب استاد رضا مرادی غیاث آبادی که چند سالی دچار بیماری بودند، فوت کرده اند. فوت ایشان ضایعه ای بزرگ برای تاریخ نگاری و خصوصا تاریخنگاری انتقادی است. ایشان خود را متعلق به تاریخ نگاری مردمی می دانستند، و افتخار و شکوه را نه در نوشتن از دربار های شاهان و جبّاران و زورمداران تاریخ، که در آموزه های انسانی و نوشتن از مردم تحت ستم جستجو می کرد، و از رنج های بشری در تاریخ گفتند و نوشتند. آثار و کتاب های بسیاری از ایشان به جای مانده است. کتاب رنج های بشری که حاصل سالها فعالیت ایشان در سایت پژوهش های ایرانی ست، برای دوستداران تاریخ از شهرت بیشتری برخوردار است، و گنجینه ای است از مصادر و منابع تاریخی و پژوهشی و فکر نقّاد ایشان در به چالش کشیدن آنچه در تاریخ نگاری ایرانی به عنوان اسطوره و مقدس شناخته شده است.
فوت این مرد تکرار نشدنی را به دوستداران ایشان تسلیت عرض می کنم.
آخرین پست ایشان در سایت پژوهش های ایرانی:
نیمی از سی سال فعالیتها و مطالعات ایرانپژوهیام صرف مبارزه و مقابله با مردمفریبی و بهرهکشیهای سیاسی از تودههایی شد که زیر پرچم تاریخ و باستانشناسی، قربانی سلطهگران و قدرتطلبان و جنگافروزان میشدند.
اکنون بسیار خوشنودم که عمر و سلامتی خود را صرف روشنگری برای نسلهای امروز و فردایی کردم که دوستشان میداشتم و برایم مهم بودند. منی که هیچگاه چیزی را برای تفریح و سرگرمی یا برای خوشایند کسی ننوشتم. که در هر چه نوشتم، دردی و رنجی و نگرانیای نهفته بود.
نهالی که من کاشتم، همچون انقلابها با خون آبیاری نمیشود، با آبهای زلالِ آگاهی و اندیشههای انساندوستانه آبیاری میشود. نهالی که در آینده به درخت تناوری بدل خواهد شد و دیگر هیچ جوان آگاه و برومندی دلبسنه حرفها و وعدههای خوش آب و رنگی نخواهد شد که خنجری و یوغی پشت آنها پنهان شده است.
در تمام این سالها، فعالیتها و تألیفات روشنگرانهام بدون هیچ واهمه و بهرغم همه ممنوعالانتشاریها و بایکوتها و آسیبها و واکنشهای خشمآلود کسانی که منافع خود را در خطر میدیدند، ادامه یافت.
این همه آنچه بود که از من برمیآمد و به آنها افتخار میکنم. اکنون در کمال آرامش با همه وداع میگویم.