زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...
زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...

درباره تاریخ عبادان و آبادان/بخش دوم

بخش اول «از جمله شهرهایی که در این دوره یعنی از ۱۸۹۷ تا ۱۹۲۵ مجدداً احیا شد و رونقی بیش از گذشته بافت شهر عَبّادان است. این شهر با احداث پالایشگاه در سال ۱۹۰۹ میلادی (۱۳۲۷ ه.ق و ۱۲۸۸ش) در مسیری تازه قرار گرفت و از آن چنان وضعیتی برخوردار شد که پس از چند دهه مهمترین شهر ایالت شد.

بر خلاف تصور و پنداشت عامه عبادان شهری قدیمی است و قدمت آن به پیش از اسلام و به قولی به سال ها یا سده های نخستین پیدایش دین مسیحیت یعنی نزدیک به ۱۸۰۰ سال پیش باز می گردد. از آنجا که در رژیم پهلوی انجام هرگونه پژوهش تاریخی در خصوص این خطه ممنوع بود و کتب و نشریات رسمی و غیررسمی، سیاست و برنامه ی خاصی را در این خصوص دنبال می کردند، از این رو نه تنها پژوهش های تاریخی، بلکه حتی پژوهش های جغرافیای تاریخی نیز در این خصوص انجام نشده و عوام و اکثر قریب به اتفاق دانش آموختگان و حتی اهل علم، شناخت درست و صحیحی از تاریخ شهر عبادان نداشتند. آنها بر این پنداشت بوده و هستند که شهر عبادان با احداث پالایشگاه به سال ۱۹۰۹ احداث شد و پیش از آن تاریخ یا پیشینه ای نداشته است.

بطلمیوس جغرافیدان و اخترشناس نامی یونان که در حدود سده ی دوم میلادی می زیست، عبادان را در اقلیم سوم با طول هفتاد و پنج درجه و ربع و عرض سی و یک درجه توصیف می کند. این سخن بیانگر قدمت این شهر است که به سده ی اول و دوم میلادی می رسد، علاوه بر این سخن پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) نیز مؤید قدمت این شهر است. (حمدالله مستوفی؛ «تاریخ گزیده»، صص763-762

در خصوص وجه تسمیه عَبّادان تقریبا همه ی جغرافیدانان و نویسندگان جغرافیای تاریخی، آن را به عباد بن حصین نسبت می دهند که در زمان حجاج بن یوسف ثقفی در این خطه مسکن گزید و به آبادانی و عمران آن پرداخت. علت اصلی بیان این سخن، نوشته ابن کلبی است. بر اساس این نوشته اولین کسی که در عبادان مسکن اختیار کرد همانا عباد بن حصین است.(یاقوت حموی ج چهارم ص74)

از آنجا که حجاج بن یوسف ثقفی و همچنین عباد بن حصین در قرن دوم هجری میزیستند و بطلمیوس قرنها پیش از این مختصات عبادان را ذکر کرده و پیامبر اکرم نیز از عبادان یاد کرده است، پیداست که بنای شهر و وجه تسمیه آن به قرنها پیش از عباد بن حصین بازمی گردد. دلیل و گواه دیگر در تأیید سخن فوق فرمان عمربن خطاب (وفات سال ۲۳ هجری قمری) است که از نظر زمانی مقدم بر زمان عباد بن حصین است. او در فرمان خود به والی بصره، عبادان را جزء ایالت بصره دانسته و اداره آن را به والی بصره محول می کند.(ابن الفقیه، البلدان ص390) به همین دلیل عبد المسیح أنطاکی معتقد است که نام عبادان پیش از اینها بر این شهر اطلاق می شده است.(توطئه الریاض الخزعلیه ص33) عَبَّاد به معنی افراد بسیار عبادت کننده است و از آنجا که در این شهر مردمانی عابد و پارسا می زیستند و از طریق نذورات روزگار می گذراندند (یاقوت حموی)، لذا آن را عبادان نامیدند. در خصوص افزودن «ان» نیز این شیوه مرسوم مردم بصره بوده که به هنگام نامگذاری شهر یا روستایی به نام شخص، به آخر آن «ان» می افزودند، چنان که روستای زیادان منسوب به زیاد بن ابیه و روستای عبداللبان منسوب به عبدالله و روستای بلالان منسوب به بلال بن أبی بُردة در حوالی بصره به همین شیوه نامگذاری شده اند.(یاقوت حموی)1

مقدسی جغرافیدان و سیاح معروف قرن چهارم هجری که به عبادان آمده، مردم آن را عباد و صالح2 توصیف کرده و از قول پیامبر اکرم این سخن را نقل میکند که هر کس از شما اگر به عبادان رسید آنجا منزل اختیار کند، چون گِل [خاک] آن از گِل [خاک] بیت المقدس است که در زمان نوح پیامبر، طوفان نوح آن گِل [خاک] را به اینجا آورده است.(مقدسی/ احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم ص118)

ابن بطوطه، سیاح معروف قرن هشتم هجری قمری که به عبادان سفر کرده، آن را قریه بزرگی با معابد و مساجد فراوان توصیف می کند، و بر ساحل دریا مقامی است که آن را به خضر و الیاس علیهم السلام نسبت می دهند و رو به روی مقام، خانقاهی است که چهار تن درویش با فرزندان خود، خدمت تکیه و خانقاه را بر عهده دارند و گذران آنها از نذوراتی است که از مردم می رسد.(رحلة ابن بطوطة/ص117-118)

همین سخن را زکریا بن محمد بن محمود قزوینی تأیید کرده است. او می نویسد مرقد امامزاده ها، خانقاه صوفیان و تکایای درویشان است، زوار از هر سوی و کنار به زیارت می آیند. (همان ص89)
نوشته های جغرافیدانان و سیاحان معروف بیانگر این امر است که عبادان شهر عبادت کنندگان و صالحان بوده و تأییدی است بر این که نام عَبادان از عَباد به معنای عبادت کنندگان اخذ شده است. عبدالمسیح انطاکی نیز وجه تسمیه عبادان را به دلیل وجود عبادت کنندگان و مومنان می داند.
یاقوت حموی در توصیف عبادان خاطر نشان می سازد که عبادان جزیره ای است میان دو رود (میان رودان) که در آن زیارتگاه ها، خانقاه ها و رباطات وجود دارد، شوره زاری است بی حاصل که آب آن شور است. مردم آن تارک دنیا بوده و از محل نذورات روزگار می گذرانند، در آن زیارتگاه حضرت علی (ع) است، در فصل زیارت، مردم اطراف به قصد زیارت آنجا آمده، در خصوص کرامات آن سخنان تأیید نشده ای بر زبانها جاری است. 3
مقدسی خاطرنشان می سازد که عبادان شهری است که در جزیره قرار دارد و پس از آن شهر یا روستایی نیست.این سخن تأییدی است بر موقعیت فعلی شهر عبادان که منطبق بر موقعیت قبلی آن است.
ابن خردادبه نیز که در قرن دوم هجری میزیسته موقعیت جغرافیایی عبادان را به نحوی توصیف می کند که با موقعیت فعلی آن انطباق دارد و فاصله بصره تا عبادان را دوازده فرسخ می داند. (المسالک و الممالک ص60) نویسنده کتاب الروض المعطار فی خبر الامطار نیز ضمن تأیید فاصله بین بصره تا عبادان، بوریا و حصیر این شهر را معروف می داند که از نیزارهای آن تهیه می شد. (حمیری ص407) توصیف یاقوت حموی نیز از موقعیت جغرافیایی شهر عبادان با موقعیت فعلی شهر همخوانی دارد. یاقوت پس از شرح این موقعیت خاطرنشان می شود که عبادان در جزیره ای در منتهی الیه خشکی واقع است و آن را آبهای دجله از دو طرف احاطه کرده است، به همین دلیل «عجم» آن را «میان رودان» می نامند. (یاقوت حموی)
شهر عبادان در دوره عباسی شهر آباد و پر رونقی بود و تنی چند از دانشمندان را در خود پرورش داد. (انطاکی ص34)از آن جمله محدث معروف ابوبکر احمد بن سلیمان العبادانی متولد اول رجب سال ۲۴۸ ه.ق، قاضی ابوشجاع احمدبن الحسن الشافعی العبادانی متولد سال ۴۳۴ ه.ق و سیاح معروف حسن بن سعید العبادانی المقری و محدث طاهر جعفر بن محمد عبادانی متوفی به سال ۴۹۳ ه ق از علمای عبادان بودند.(الذهبی، سیراعلام النبلا ص41)
شاعر معروف ناصر خسرو نیز در مراجعت از سفر حج (در سال های۴۴۴-۴۳۷ه.ق) از بصره به عبادان آمده و از این شهر مسیر بازگشت خود را دنبال کرد. او همانند سایرین از حصیر عبادانی یاد می کند. پیش از او نیز ابن حوقل که در قرن چهارم می زیست در کتاب خود از عبادان نام برده است. (ابن حوقل/ذیل عنوان عراق ص214).»
«...پس از چیرگی رضاخان بر شیخ[خزعل] به سال 1304 ه.ش و اسارت شیخ خزعل به تهران، نام عبادان تا ده سال همچنان بر این شهر اطلاع می شد، ده سال بعد یعنی در سال 1314 ه.ش بر اساس مصوبه دولت رضاشاه نام عبادان به آبادان تغییر یافت.(محمد معین، فرهنگ معین ذیل عنوان آبادان)»
پاورقی
1-در زبان عربی و در جمع تکسیر، صیغه جمع بسیاری از واژگان با افزودن «ان» است مانند بیضان که جمع بیض است و به معنی مردمان سفید یا سفیدپوستان است، یا سودان که جمع سود است و سود نیز جمع أسود به معنی سیاه است، در چنین حالتی سودان جمع جمع أسود است و همان طوری که می دانید نام کشور بزرگ در افریقا است.
2-به معنی بسیار عبادت کنندگان و نیکوکاران است 
3-در اینجا لازمست به نوشته ای اشاره کرد که برخی افراد مغرض با ناآگاه آن را نقل می کنند. این نوشته منسوب است به شخصی به نام بهرام فروشی، آقای فروشی به منظور توجیه اقدامات حکومت رضاخانی و با قصد و غرض خاص و با روشی کاملا غیرعلمی، سخنان بی پایه و اساسی در باره وجه تسمیه عبادان به رشته تحریر در آورده و این سخن او خوراک آن دسته از افرادی شده که در سخنان و نوشته های آنها نه حقایق تاریخی جایی دارد و نه پژوهش های علمی و آکادمیک.
اینگونه اظهار نظرها بی پایه و اساس بوده و فاقد هرگونه اعتبار و سندیت تاریخی است. در غیر علمی و غیر تاریخی بودن این سخن همین بس که او برای اثبات صحت اصطلاح «من درآوردی» خویش حتی قادر نیست یک منبع با مأخذ تاریخی معتبر ارائه کند که نام «من آوردی» ایشان در آن آمده باشد.
4- مقدسی می گوید: «عبادان مدینة فی جزیرة لیس وراءها بلد و لا قربة»، همان صفحه. این سخن در فرهنگ عامه مردم عراق نیز به صورت دیگر ظاهر شده و می گویند «ما بعد عَبّادان قریة» عبد المسیح انطاکی، همان، ص ۳۴.
مراد و منظور از «مابعد عبادان قریة» حد بالا و بالاترین حد چیزی است، یعنی آخر چیزی و منتهی الیه آن. منوچهری دامغانی شاعر دوره غزنوی نیز سخن مزبور را که به صورتمثل در آمده در قالب شعر گفته است:
بر فراز همت او نیست جای    نیست آن سوتر ز عبادان دهی
دکتر عبدالنبی قیم/فراز و فرود شیخ خزعل/صص341-344
تکمیلی؛ به نقل از کانال فضای سیاست و سیاستِ فضا
عبادان، آبادان، و دیگر نام‌ها:
فردی در توییتر ادعا کرده است که «نام «آبادان» در آثار پیش از اسلام بمانند کتاب ۱۸۵۰ ساله جغرافیای بطلمیوس و یا در اثر Marcian of Heraclea جغرافیدان قرن ۴ میلادی، به شکل «آپفادانا» و «آپفانا» ثبت شده
در زبان عربی به شکل عبادان معرب شده از سال ۱۳۱۴ خورشیدی نام درست «آبادان» بعنوان نام رسمی و دیوانی بکار می‌رود».
این اما تحریف تاریخ است. بطلمیوس در کتابش دو جا به Apphadana اشاره کرده که هر دو ذیل بخش «بین‌النهرین» هستند و نه مدیا یا پرشیا. او حدودِ جغرافیایی بین‌النهرین را به طور مشخص بیان کرده و طبق آن آپفادانا اساسن در فاصله‌ای زیاد از آبادان امروزی قرار دارد.
رشته توییتم در همین ارتباط را اینجا می‌توانید بخوانید.

نظرات 2 + ارسال نظر
Hossien یکشنبه 24 دی 1402 ساعت 21:27

عزیز نویسنده میشه به من بگید چه کسانی اسامی رو تغییر دادن ...شما بودید ک اروند رو کردید دجله و شط العرب...عربها هنگام حمله به ایران پیان رو بدستور عمر بن خطاب کردن بیان.

هادی یکشنبه 3 دی 1402 ساعت 16:52

سلام.ظاهرا خرمشهر اسمش پیان بوده و عمربن خطاب گفته بگید البیان ...و اینگونه نام رو تغییر دادند درسته؟؟؟؟!!

سلام. متاسفانه اطلاعی ندارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد