زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...
زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...

خاستگاه اصطلاح «عربِ پاپتی» کجاست!؟

نسعود باب الحوائجی: آیا عرب‌های قرن اول یا حتا پیش از اسلام آنقدر فقیر و بی‌چیز بوده‌اند که بدون کفش و‌ پاپوش راه می‌رفته‌اند!؟

پیش از پرداختن به این پرسش خوب است اشاره کنم به کل‌کل‌های عامیانه‌ای که امروز میان مصری‌ها با اعراب خلیجی و سعودی رواج دارد، 

معمولاً مصریان معاصر به دلیل تفاخر به تمدن باستانی‌ خود عرب‌های خلیجی را تازه به دوران رسیده‌های پسانفطی و پاپتی‌های سابق خطاب می‌کنند که البته همین مصریان ناسیونالیست وضعیت اقتصادی کشور‌شان به وخامتی رسیده که بیش از ۲۰درصد آنها مهاجرانی هستند که در کشور‌های خلیج و سعودی تن به کارگری و کارهای خدماتی برای همان عرب‌هایی داده‌اند که معتقد بودند پاپتی‌‌های سابق‌اند.

اما عرب‌های سعودی پیشینه‌ی استدلال‌شان بسی کهن‌تر است.

نه تنها اعراب قرن نخست هجری بلکه ساکنان شبه جزیره پیش از ظهور اسلام هم به پوشیدن کفش مشهور بودند.

کلمه‌ی نعل و نعال و حذاء و احذیه که پاپوش‌های آن روزها بوده هم در اشعار جاهلی به وفور دیده می‌شود هم در ضرب‌المثل‌های‌شان.

مثلاً در جنگ تاریخی چهل‌ساله «بسوس»وقتی کلیب کشته شد مهلهل به بنی‌تغلب گفت:((بشسع نعل کلیب))یا داستان «رجع بخفی حنین» که به معنای نومیدانه برگشتن است یا «طابق النعل بالنعل» در همه‌ی این‌ها از رواج کفش در آن دوران سخن رفته.

حتا کعب‌بن زهیر شاعری که پیامبر حکم قتلش را داده بود و او از ترس آمد قصیده‌ای نزد پیامبر خواند تا از خطایش چشم‌پوشی کند در آن قصیده معروف به «بانت سعاد» که بعدها به «قصیده بردیه» مشهور شد، بیت زیر در آن آمده که:

سمر العجایات یترکن الحصى زیماً

ولا یقیها رؤوس الأکم تنعیلُ

یعنی:

کلمه‌ی تنعیل از نعل در این بیت بدین معناست که عرب جاهلی در سفرهای سنگلاخ حتا کفش‌هایی بر حافر و سُم‌های شتران خویش می‌پوشانده که ناخن‌های شترانش هم آسیب نبیند.

و از دیرباز منطقه‌ی نجد در صناعت کفش چندان مهارت داشته و مشهور بوده که هنوز هم کویتی‌ها یک برند معروف کفش‌های مدل امروزی را نیدیه می‌نامند که همان نجدیه است چون در لهجه محلی کویتی حرف «ج» را «یاء» تلفظ می‌کنند.

فقط کافی است احادیث بخاری و مسلم را بکاوید و وفور مشتقات نعل و خفین و حذاء را در آن ملاحظه کنید. حتا از انس‌بن مالک نقل است که می‌‌گوید: پیامبر گاه با کفش‌های خود نماز می‌خواند. 

یا توصیه‌هایی از این قبیل که کفش راحت و مناسب با طول عمر نسبت دارد در این احادیث فراوان است و در احکام فقهی مسح بر خفین آمده، حتا سفارش‌هایی به رنگ کفش افراد حکایت از تنوع کفش‌ها و پیشرفت صنعت کفش در آن زمان دارد تا جایی که احنف‌بن قیس می‌گفت:

«استجیدوا من النعال فإنهن خلاخیل الرجال»

یعنی مردان عرب را به پوشیدن کفش‌های زیبا توصیه می‌کند درست مانند زنان عرب که خلخال‌های زینتی و گرانبها به پا می‌بستند.

و اگر کسی چون «بشر حافی» از روی زهد کفش به پا نمی‌کرد انگشت‌نمای خلق می‌گشت و ملقب به پابرهنه در وادی سلوک می‌شد.

در قرآن هم که شاهدید آیه‌ی «فاخلع نعلیک» قدمت کفش را به عصر موسی برده است.

برای همین این کنایه‌ی «عرب پاپتی» منشأش حتا در شعوبیه‌ی کهن هم دیده نمی‌شود شعوبیه‌ای که شاعران برجسته‌ای چون ابوتمام و بحتری‌ها و ابونوس‌ها داشتند نیز هیچ‌گاه اعراب را با پاپتی و بی‌پاپوش بودن آنان تنقیص و هجو نمی‌کردند. چون امری خلاف واقع بود.

اما در نیمه‌ی دوم سده‌ی نوزدهم که پای مستشرقان و جهانگردانی به شبه جزیره‌ گشوده شد و هنوز عصر پیشانفتی بود تعدادی تصویر اعم از عکاسی و نقاشی، عرب‌های بادیه‌نشین را پابرهنه ترسیم کرده بودند که ممکن است منشأ کنایه‌ی «عرب‌پاپتی» در قرن اخیر بین عرب‌ستیزان همان تصاویر باشد.

البته سعودی‌ها هم با تصاویری که در بالای این پست می‌بینید تمدن باستانی مصر را هدف قرار داده‌اند تا نشان دهند که تمام نقاشی‌های فراعنه مصر حکایت دارد که جز طبقه پادشاهان، ۹۹درصد مردم در بیشتر آثار عصر فراعنه پابرهنه ترسیم شده‌اند.

••در حد چکیده‌ای همین مقدار بسنده است چرا که ذکر شواهد بیشتر به درازا می‌کشد.

این مطلب در راستا و ادامه‌ی فرسته‌ی دیشب https://t.me/translate52arabic/4245نگاشته شد تا گمان نرود عصر پیشااسلامی فاقد مظاهر اولیه زندگی و ابزار و لوازم تمدنی بودند.


منبعhttps://t.me/translate52arabic/4254