زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...
زیگورات

زیگورات

عیلام. نوشته هایی درباره تاریخ و فرهنگ ایران قبل و بعد از اسلام ...

بررسی شرق شناسی

در سده های گذشته جریانی مطالعاتی بین محققین غربی در ارتباط با کشورهای شرقی و عموما مسلمان پدید آمد که به "شرق شناسی" "استشراق" یا "خاور شناسی" معروف گردید. عمدۀ کار "شرق شناسان" یا "مستشرقین" درباره تاریخ، ادبیات، عقاید و تمدن مشرق زمین و مخصوصا کشورهای اسلامی است. درباره انگیزه های خاورشناسان از مطالعات خاورشناسی؛ نظرات بسیاری در بین متفکران شرقی و مسلمان بیان شده که این نظرات را می توان در سه مورد خلاصه کرد:
1.استعمار 2.تبشیر یا تبلیغ مسیحیت 3.انگیزه علمی
1.استعمار :
بسیاری از متفکرین شرقی و بعضا غربی مانند ایوانز بریچارد؛معتقدند که "شرق شناسی" در خدمت حکومتهای استعمارگر قرار داشته است.
همچنین «نجیب العقیقی» در این باره می گوید: «هنگامی که حکومت های غربی دست اندر کار برقراری روابط سیاسی با حکومت های شرقی شدند و خواستند مواریث آن ها را به یغما ببرند، از ثروت هایشان برخوردار شوند و ملل شرق را تحت استعمار خویش درآورند، مستشرقان را به جمع اطرافیان خویش افزودند و آن ها را محرم اسرار خود گرفتند و ایشان را در پوشش نظامی گری و یا امور دیپلماتیک به کشورهای شرقی روانه کردند و کرسی زبان های شرقی را در دانشگاه های بزرگ و یا مدارس مخصوص و کتاب خانه های عمومی و چاپ خانه های دولتی به آنان سپردند و حقوق فراوانی هم برای آنان در نظر گرفتند و به القاب بزرگ و عضویت در مجامع علمی مفتخرشان کردند. گاه انگیزه ی اقتصادی استعمارگران با اهداف علمی پیوند می خورد. بدین اعتبار که استشراق مأموریت شغلی و عملی بود که نخبگان و متخصصان باید عهده دار آن می شدند. بنابراین استادان و مترجمان زبان های شرقی در قرون وسطی و مستشرقان اولیه و علمای فن جدل و... به خاطر بنیان نهادن نهضت اروپا بر میراث عربی به پاداش های بسیار بزرگی دست یافتند»
2.تبشیر و تبلیغ مسیحیت:
نویسنده مسیحی به نام «لطفی لیفوان» می نویسد: «اروپا در جنگ های صلیبی از راه شمشیر ضرر کرد؛ اکنون اراده کرده از راه تبشیر به مقاصد خود برسد. اروپا می خواهد با این جنگ صلیبی جدید، بدون خونریزی به هدف خود برسد. اروپا برای رسیدن به این هدف، کلیسا، مدارس و بیمارستان را استخدام کرده و مبشّرین را در اقصی نقاط، پراکند ساخته است»

درباره فعالیت های تبشیری مرتبط با استعمار ؛ یکى از افریقائیها گفته است روزى که اروپائیها به کشورهاى ما آمدند ما زمین داشتیم و آنها انجیل بدست داشتند ولى پس از گذشتن 40 - 50 سال دیدیم انجیل در دست ما مانده است و زمینها در دست آنان است!

فعالیت های تبشیری در سرزمینهای اسلامی با موفقیت چندانی همراه نبود به همین دلیل کاردینال «زویمر» در کنفرانس بیت المقدس درباره تغییر رویه در فعالیت های تبشیری گفته است: «آن چه برای امر تبشیر مهم است... این نیست که مسلمانان را به سوی مسیحیت بکشید؛ زیرا در این صورت آن ها را هدایت کرده و به آنان احترام کرده اید؛ بلکه امر مهم آن است که اسلام را از مسلمانان جدا کنید تا ارتباطی با خدا و هم چنین ارتباطی با مبانی اخلاقی که محور زندگی آنهاست نداشته باشند. با انجام این عمل، طلیعه ی پیروزی استعمار را در ممالک اسلامی خواهید دید»
3: انگیزه علمی: دسته ای از مستشرقین انگیزه علمی داشتند. اما به گفته برخی پژوهشگران به دلیل نداشتن احاطه ای کلی بر فرهنگ مردم مشرق زمین و به خصوص مسلمانان؛ در پذیرفتن آثار آنان باید با احتیاط برخورد نمود.

 شرق شناسی به عنوان رشته ای علمی:
جلال آل احمد در برخورد با شرق شناسی به عنوان یک "علم" از اساس منکر این است که شرق شناسی علم است. او می گوید : من نمی دانم از کی تا به حال شرق شناسی علم شده است. اگر بگوییم فلان غربی در مسائل شرقی لهجه شناس، مردم شناس، موسیقی شناس یا جامعه شناس است حرفی است؛ اما شرق شناس به طور اعم یعنی چه؟! یعنی عالم به کل خفیات در عالم شرق، مگر در عصر ارسطو به سر می بریم؟!

همچنین بنگرید به نظریات پژوهشگران درباره خاورشناسی:

نظر دکتر علی اکبر ولایتی :
بخش اول
بخش دوم
نظر دکتر عبدالله شهبازی
نظر استاد محمدرضا حکیمی و چند تن از محققین

دانلود مقاله مرتبط با موضوع

نظرات برخی علما، نویسندگان و پژوهشگران درباره شرق شناسی-بخش اول

بخش دوم

پژوهش های شرق شناسی اروپاییان و پیوندشان با ناسیونالیسم ایدئولوژیک ایرانی

"پیشینه و انگیزه های "شرق شناسی" بخش  نخست

بخش دوم

نقد دیدگاه های خاورشناسان پیشین از سوی خاورشناسان دهة اخیر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد