ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
به نقل از کانال فضای سیاست و سیاستِ فضا«دنیل دی. پاتس استاد باستانشناسی دانشگاه نیویورک در مقالهای که در سال ۲۰۰۵ در کتاب The Birth of Persian Empire منتشر شده یافتههای نامتعارفی را درخصوص پرشیا و هخامنشیان مطرح کرده که دانش موروثی ما را به چالش میکشد.
پاتس بر کوروش کبیر تمرکز میکند و معتقد است که به رغم آنکه مطالب بسیاری دربارهی او نوشته شده اما چیز چندانی دربارهی او نمیدانیم. پاتس نمیخواهد بر تفاسیرِ رسیده از منابع کلاسیک نظیر هرودوت، گزنفون، کتزیاس، دینون، دیودور سیسیلی، استرابون و یا نیکولاس دمشقی اتکا کند. او در عوض به دنبال آن است تا از منابع بابلی استفاده کند که بسیار به دوران زندگی کوروش نزدیکتر هستند.
در منشور کوروش از او با عناوین فرزند کمبوجیه، شاه انشان، نوادهی کوروش، و نتیجهی چیشپیش نام برده شده است. از دید پاتس منابع بابلی فقط به سرزمین انشان ارجاع میدهند و هیچگاه آن را همچون قلمرویی پرژن تلقی نکردهاند.
کوروش و خانوادهی او نیز هیچگاه هخامنشی نامیده نشدهاند. همچنان که کوروش نیز هرگز خودش را شاهِ پرژنِ انشان ننامید بلکه صرفن خودش را شاه انشان مینامید. بسیاری از دانشوران هخامنشی کوشیدهاند تا کوروش و اجدادش را به اشتباه هخامنشی و یا پرژن بنامند.
ابهام دیگری که پاتس میکوشد آن را روشنتر کند به یکیانگاشتن کوروشِ پارسوماش و کورشِ انشان مربوط است. بر خلاف باور رایج که کوروشِ پارسوماش را همان کوروش انشان (که در منشور کوروش ذکر شده) میدانند پاتس شواهد دیگری را عرضه میکند.
پاتس این ایده را رد میکند که کوروشِ پارسوماش جد کوروش کبیر، بنیانگذار پرژن امپایر بوده باشد. او همچنین کوروش و تبار انشانی او را پرژن یا هخامنشی نمیداند. اکنون مدتها است که مشخص شده تبار کوروش کبیر متفاوت از آن چیزی است که هرودوت برای خشایارشاه و خاندان داریوش برشمرده.
همان طور که از سوی رولینگر نشان داده شده است سنتهای واگرای کوروش و داریوش را که هرودوت با هم خلط کرده است، نباید با یکدیگر اشتباه گرفت. برخلاف داریوش، اجداد کوروش نه هخامنشی بلکه چیشپیشی بودهاند.
افزون بر این، Jan Tavernier ایرانشناس بلژیکی نیز نشان داده است که چیشپیش (Chishpish) یکی از اسامی غیرایرانی است که به اشتباه نامی ایرانی تلقی شده است اما باید به زبان عیلامی، آرامی، بابلی، لیدیایی یا زبانی دیگر تعلق داشته باشد.
پس اگر قلمروی پادشاهیای که کوروش آن را گستراند قلمرویی انشانی بوده آنگاه رویکارآمدن داریوش پس از مرگ کمبوجیه پسر کوروش را باید همچون کودتای پرژنها علیه انشانیها تلقی کرد که خاندان پرژنِ هخامنشیان به سرکردگی داریوش را به جای خاندان انشانی کوروش مینشاند.»