ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اگر
مقصود از انگیزة فتوحات پس از پیامبر انگیزة خلفایی که دست به فتوحات
زدهاند باشد باید گفت یقیناً انگیزة نوع خلفا با توجه به ظرفیّت وجودیشان
همان انگیزههای نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نمی تواند باشد، اما
اگر منظور از آن روح حاکم بر فاتحین میباشد آن هم به طور کلّی ، در این
صورت باید اشاره نمود که برخی از افراد انگیزههای متعالی داشتهاند. به
عنوان نمونه ربعی بن عامر در پاسخ رستم، فرمانده سپاه ایران که پرسید: چه
چیزی شما را به اینجا آورده، گفت:« خدا ما را آورده و مأمور کرده تا هر که
از بندگانش را که او بخواهد از تنگنای دنیا به آسایش و فراخی منتقل نموده
و از جور ادیان به عدالت اسلام رهنمون سازیم.»[1]
هدف پیامبر ـ صلی
الله علیه و آله ـ از جنگها، گسترش اسلام و پرستش خدا بوده و میخواست
مردم را از چنگ سلاطین جور برهاند (جهاد آزادیبخش) تا آزادانه بیندیشند و
حق را انتخاب کنند. هدف اصلی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نفی شرک و
برطرف ساختن موانع گرایش مردم به توحید بود و مسئله جزیه گرفتن و یا جنگیدن
و فتح کردن و غنیمت جمع کردن هدف نبوده است لذا اگر قبیلهای بدون جنگ
دعوت آن حضرت را میپذیرفت جان و مالش در أمان بود. برای نمونه وقتی مشرکان
هَمْدان بدون جنگ مسلمان شدند سپاهیان اسلام هیچ تعرضی به آنها نکرده خون و
مالشان در أمان ماند.
گاهی که غنائم گران بها و ارزشمند وارد مدینه
میشد و چشمهای اصحاب را خیره میکرد آن حضرت با یادآوری نعمتهای
گرانبهای بهشتی ارزش آنها را کم و کوچک جلوه میداد. خالد بن ولید در سال
نهم هجری از سریة دومة الجندل پارچه زربفتی به غنیمت گرفته برای رسول خدا ـ
صلی الله علیه و آله و سلّم ـ فرستاد، مسلمانان از مشاهدة آن به شگفت
آمدند و با تعجب آنرا لمس میکردند، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم
ـ خطاب به آنها فرموده: «از این قبای زربفت به شگفت آمدهاید به خدایی که
جانم در دست اوست: دستارهای سعد بن معاذ در بهشت از این بهتر است»[2]
پس
از رحلت نبی اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ به هر حال به طور طبیعی
ابعاد جهادی فتوحات کمرنگ شد و انگیزههای مادّی فاتحین افزایش یافت.
در
فتح قادسیه دو تن از فرماندهان سپاه اسلام، منذر بن حسان ضبّی (فرمانده
هشت هزار نفر از قلب لشکر سعد بن ابی وقاص) با جریر بن عبدالله جبلی
(فرماندة قریب به ده هزار نفر از جناح راست لشکر) بر سر تصاحب لباسهای
قیمتی یکی از بزرگان سپاه ایران با یکدیگر درگیر شدند.[3]
در فتح
قنسرین، نزدیک حلب سوریة کنونی، مردم در پناه قلعه و حصنهای شهر قرار
گرفته بودند، پس از مدتی تصمیم به صلح گرفته و با خالد بن ولید فرمانده
سپاه اسلام صلح کردند، خالد نیز با آنها مصالحه کرد، و از این رو طبق
موازین اسلام و تعهدات معمول انسانی دیگر حق حمله و تجاوز به آنان را نداشت
ولی پس از مصالحه و خلع سلاح، عهد خود را شکست و شهرشان را ویران کرد.[4]
به طور قطع این عمل ناجوانمردانه با انگیزة الهی گسترش اسلام هیچ سازگاری
نداشت . بعضا فاتحین به منظور به دست آوردن غنائم بیشتر دست به چنین
اقداماتی می زدند.
هم چنین در زمان عمر کوفیان و بصریان در جریان فتح
تستر و قلعة هرمزان بر سر تقسیم غنائم با یکدیگر درگیر شده هر یک فتح را به
خود نسبت میداد تا غنائم افزونتری نصیبش گردد.[5]
همان گونه که در
دوران خلافت عثمان هنگام فتح ارمیّه در نبرد شمشاط بین سپاه کوفه و شام
برای تصاحب غنائم اختلاف پیش آمد و کار به جایی رسید که کسانی که ظاهراً
برای نشر وتبلیغ اسلام در خارج بلاد اسلامی میجنگیدند برای به دست آوردن
اموال به روی یکدیگر شمشیر کشیدند و سرانجام عراقیها پیروز شدند.[6]
شواهد
موجود نشان میدهد وضع فتوحات در دوران سه خلیفة اول بهتر از فتوحات دوران
بنیامیّه بوده زیرا در دوران بنیامیّه فتوحات کاملاً رنگ کشورگشاییهای
شاهانه به خود گرفت لذا گزارشهایی نشان میدهد اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ
به خلفا اولیه در فتوحات کمک فکری داده و در مشاورههایی که از آنها
میخواستند شرکت میکردند.
در جمعبندی مطالب فوق باید گفت فیالجمله
اصل فتوحات در دوران خلفای اولیه همچون فتوحات دوران پیامبر ـ صلی الله
علیه و آله و سلّم ـ مورد تأیید اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ بوده ولی و به
دلیل عدم نظارت صحیح بر روند فتوحات و بیمبالاتی ،جنبههای فرهنگی و
معنوی سپاهیان اسلام کمرنگ و یا مغفول واقع گردید و از زمان معاویه به
بعد، جنبة کشورگشایی پیدا کرد.
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
1. تاریخ پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ دکتر ابراهیم آیتی.
پی نوشت ها:
[1] محمد بن جریر طبریتاریخ الطبری ،بیروت،دار التراث،1387،ج3،ص 320
[2] . ر.ک: آیتی، محمد ابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، تهران، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1369ش، ص633.
[3] . ر.ک: کتاب الفتوح، پیشین، ج 2-1، ص 159.
[4] . محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408، ج 2، ص 301.
[5] . الفتوح، پیشین، چ 2-1، ص 286.
[6] . کتاب الفتوح، ج 2-1، ص 341 تا 343.
منبع: پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب
همچنین بنگرید به مطالب ذیل در برچسب های: